فیش های من



عبور از جنگ یک وجبی» یا شهدا برای چه آینده‌ای جنگیدند؟

 

 

نگاهی به خاکریزهای دفاع مقدس امروز

 

1. بیست سال از پایان جنگ گذشته است.

کسانی که دوسال بعد از جنگ بدنیا آمده‌اند امسال وارد دانشگاه شده‌اند و عمده جمعیت کشور کسانی هستند که بعد از والفجر8 بدنیا آمده اند  .

 

2. حداقل دویست و پنجاه هزار شهید جان خود را در دفاع مقدس فدا کردند .

اگرنه برای هر شهید که برای هر ده شهید کتابی منتشر شده بود بیست وپنج هزار عنوان کتاب بخش کوچکی از کتابخانه‌های جنگ(که هنوز وجود خارجی ندارد) را در سراسر کشور پر می کرد.

علاوه کنید به آن خاطرات ده ها هزارجانباز، ده ها هزار آزاده و صدها هزار رزمنده را و باز علاوه کنید میلیون ها نفر اعضای خانواده های آنها ودیگرانی که در پشت جبهه بودند. اگر قرار بود نه برای هر نفر یا حتی ده نفر که برای هر صد نفر آنها یک کتاب مختصر منتشر شود . . . آخرین آمار مجموعه کتب منتشره در طی بیست و هشت سال گذشته راجع به دفاع مقدس حدودا 0056 عنوان است!

 

3. دفترهنر وادبیات مقاومت که جمعی از مخلص ترین و تواناترین فعالان فرهنگی دفاع مقدس را در خود جای داده است پس از بیست سال تلاش نزدیک به 007 عنوان کتاب دراین حوزه منتشر کرده است و اگر بسیاری از دیگر دستگاه‌های متصدی و مدعی را ( که نه اخلاص شان به اندازه‌ی بچه‌های دفتر است و نه توان‌شان)؛ در نظر آوریم چشم انداز بیست سال آینده چه خواهد بود؟آیا امید هست که چهل سال پس از پایان جنگ یک دهم آنچه‌ راجع به دفاع مقدس شدنی است صورت تحقق یابد؟

علاوه کنید به این کاهش و فرسایش تصاعدی  منابع را.

 

4. اینها که گفتیم فقط در حوزه کتاب بود و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.

 

5.آیا وقت آن نرسیده است(یا نگذشته است؟!) که نهضتی فراگیر برای ذخیره و استحصال گنج جنگ آغاز شود؟ آیا هزاران مسجد ومدرسه ای که هرکدام دهها شهید در خود پرورده‌اند نباید دفترهای ادبیات و هنر مقاومت خاص خود را داشته باشند و میلیون‌ها تصویر و خاطره دفاع مقدس را از خط مقدم تا گستره عظیم و رنگارنگ دفاع در پشت جبهه با به کارگیری همه ابزارهای ثبت و ضبط که اکنون دیگر در انحصار قشر و گروه و طبقه خاصی نیست، ماندگار کنند؟

بیست سال بعد از پایان جنگ به انتظار که نشسته‌ایم؟

این سوال را از خود بپرسیم. بارها وبارها. 

 

1.چه موقع شهدا را به یاد بیاوریم ؟

در هفته دفاع مقدس یا سالگرد فتح خرمشهر یا هنگام برگزاری کنگره سرداران  یا .؟

 در اردو های راهیان نور ؟

 موقع  زیارت عاشورا  ؟

هنگامی که بی حجاب‌ها را در خیابان ها می‌بینیم؟

بر سر مزار شان در بهشت زهرا یا .؟

 موقعی که عکس‌ها‌شان را در قاب یا بر دیوار خیابانی می‌بینیم؟

یا هنگامی که اخبار مفاسد اقتصادی یا خط فقر را می‌شنویم؟

 

2.چه بخش‌های از زندگی شهدا را به یاد بیاوریم؟ 

لحظات عروج؟ تشییع جنازه؟ شب عملیات؟ زندگی در جبهه؟ زندگی در پشت جبهه؟ هنگام نماز؟ رفتار با خانواده؟ رفتار ی؟ رفتار اجتماعی؟

آیا شهدا فقط هنگام کشته شدن شهید بودند؟ یا فقط در خط مقدم؟

 

3.یاد شهدا باید در ما چه حالتی ایجاد کند؟

نوستالژی ؟

معنویت؟

غم  ؟

شجاعت ؟

شور  ؟

انزوا ؟

 

 

 

4. اگر ایثار پاگذاشتن روی منافع و مصالح مشروع خود حتی حق حیات خود به خاطر آرمان‌های انقلاب و سعادت همنوعان باشد ایثارگران در برابر منافع نامشروع شخصیت‌ها وجناح‌ها و قبایل ی و باند‌های قدرت‌ـ‌ ثروت چه می‌کنند؟

توجیه؟ سکوت؟ همکاری؟ انزوا گزینی تنزه طلبانه؟

یا. . .؟

 

5. شهادت طلبی در روزگاری که صدای ترقه هم نمی‌آید چگونه محک    می خورد ؟

با خواندن سوک "کجایید ای شهیدان خدایی"؟ و "مرا اسب سپیدی بود روزی"؟

باچسباندن برچسب "بعد از شهدا چه کردیم" روی داشبورد زانتیا و نگاه های مکرر به  آن ؟

یا .

 

6.ارتباط وجود شهدا با ماهیت نظام بیشتر است یا ماهیت شهدا با وجود نظام؟ نظام برای وفادار بودن به شهدا باید بیشتر مراقب وجودش باشد یا ماهیتش؟

 

7.کدام مسئله مهم‌تر است‌: شهدا برای چه گذشته‌ای جنگیدند؟

یا شهدا برای چه آینده‌ای جنگیدند؟

1. گفته اند و پا فشرده‌اند و دندان روی هم ساییده‌اند که در طی صدها سال گذشته این تنها جنگی است که حتی یک وجب از خاک ایران از دست نرفته است. رویکرد جنگ یک وجبی» درحال غلبه است.

 تفسیرهای خلسه آور معنوی از جنگ هم کم کم در حال نشست است. و بگو در حال نشت.

مهم‌ترین بحث مناسبت‌های دفاع مقدس در رسانه‌ها بررسی‌های استراتیجیک و "قبل از خرمشهر بعد از خرمشهر" شده است و این یعنی اینکه دفاع مقدس واقعه شده است. حادثه‌ای شده است در تاریخ، در گذشته. گذشته ای که باید با فاصله نقدش کرد.آنقدر نقدش کرد که نسیه شود و امروز نشود خرجش کرد. دفاع مقدس حواله‌ای نباید باشد در دست مردم که سرخی امضای معتبر و خونین شهدا چشم بدهکاران و بدکاران را خیره کند؛ بلکه حد اکثر عتیقه‌ای باشد گرانبها برای پر کردن طاقچه های تجملاتی اهل ت یا اهل تتبع و پژوهش.

 

2. این جنگ "یک وجبی" هرگز آن گنجی نیست که ملت به سکه‌های سرخ از جان عزیز تر خود از حضرت باری خریده باشد. آن سوی ان الله اشتری من المومنین انفسهم و اموالهم، بهشتی است که بازتاب حیات طیبه این جهانی خلق خداست و شهادت مجرای جاودان اتصال این سو وآن سو است که "و یستبشرون بالذین لم یلحقو بهم من  خلفهم".

 

شهادت آن فضل بی افول ملکوتی است که تا همیشه بشارت را در رگ‌های زندگی جاری میکند و خوف و حزن (مصلحت اندیشی‌های ناشی از پروای غیر خدا و یاس‌ها و غم‌های حاصل از محاسبات عادی و مادی)  را  از جامعه می زداید.

 

3.دفاع مقدس از حقوق مردم، دفاع مقدس از انفال و بیت‌المال، دفاع مقدس از محرومین و مستضعفین، دفاع مقدس از همه مظلومان جهان، دفاع مقدس از قربانیان فقر و فساد وتبعیض، دفاع مقدس امروز ما خاکریزهایش کجاست؟ قرارگاهش کجاست؟ نماز شب‌ها و زیارت عاشوراهایش کجاست؟ آزادگان و جانبازان ورزمندگانش کجا هستند؟

 

کجایند آنها که با تمام وجود گواه باشند حجت باشند شاهد باشند شهید باشند در این جنگ؟.


جنگ»، شهدا» و دفاع مقدس» مفاهیمی هستند که از اواخر دهه 60 و با پایان یافتن جنگ تحمیلی وارد گفتمان کلان فرهنگی جمهوری اسلامی شدند. این گفتمان امروزه در حوزه ادبیات به یک ژانر قدرتمند درآمده است. برای حوزه ادبیات دفاع مقدس هم به مانند سایر حوزه‌ها می‎توان اشتباهات یا نقاط ضعفی را برشمرد ولی نمی‎توان وسعت و قدرت آن را انکار کرد. یکی از تولیدات جدید این عرصه کتاب یا بهتر است بگویم کتابچه‌ای است با عنوان شهدا برای چه افقی جنگیدند؟». نویسنده این کتای وحید جلیلی» است. بر روی جلد شهدا برای چه افقی جنگیدند عکس شهدا کار شده و زیر عنوان اصلی کتاب نوشته شده؛ از جنگی که بود تا جنگی که هست». شهدا چرا افقی جنگیدند را نشر معارف منتشر کرده است. در این کتاب مجموعه مقالات، یادداشت‌ها و سخنرانی‌های مختلف وحید جلیلی در رومه‌ها و ماهنامه‌ها گردآوری شده و تعداد صفحات بخش‌های آن بسیار کوتاه است.

جنگی که بود؛ جنگی که هست

جنگی که بود؛ جنگی که هست» عنوان بخش اول تازه‌ترین کتاب وحید جلیلی است. او در این بخش ضدانقلاب‌های مذهبی» را نقد می‌کند و می‎نویسد: ضدانقلاب‌های مذهبی می‎خواهند در سوگ جنگی که بود»، جنگی که هست» را بپوشانند و به دست فراموشی بسپارند.» جلیلی با واکاوی چرایی گریه ضدانقلاب‌های مذهبی برای حسینی که به تاریخ پیوسته است، می‎نویسد: جنگ هشت ساله نمرده است که برایش مجلس ختم بگیریم. جنگ هشت ساله شهید شد و شهید، زنده است و خون شهید در همه رگ‌های جامعه جاری است.»

دفاع مردمی و نهضت فرهنگی

دفاع مردمی و نهضت فرهنگی» بخش دوم کتاب شهدا برای چه افقی جنگیدند است. جلیلی در این بخش با استناد به سخنان امام خمینی(ره) در پیامشان به ت، می‌گوید که باید هدف و کارکرد اصلی دفاع مقدس در جامعه را استمرار روح اسلام انقلابی» در نظر گرفت. او می‌گوید شهدا یک خط قرمز خونین بین اسلام انقلابی و اسلام آمریکایی ترسیم کردند. نمی‌توان از شاخصه‌های اسلام انقلابی دور شد و ادعای پاسداری و نشر فرهنگ و ارزش‌های دفاع مقدس را داشت.» جلیلی در این بخش تاکید می‎کند که حفظ و بهره‌برداری از گنج دفاع مقدس، همچون خود جنگ نیازمند حضور گسترده مردمی است. با چند مرکز و بنیاد و سازمان دولتیِ هرچند عریض و طویل، نمی‎توان جنگ عظیم جنگ را کشف و این سرمایه را نقد کرد. او راه برون‎رفت از این وضعت را نهضت گسترده فرهنگی» می‌داند و معتقد است این نهضت فراگیر فرهنگی می‌تواند با محوریت مساجد که کانون تجهیز و اعزام نیرو به جبهه بودند، شکل بگیرد تا نسل‌های جدید در هر مسجد به گردآوری و ثبت خاطرات شهدا، رزمندگان و ایثارگران بپردازند و موج دوم این نهضت هم این خاطرات را تبدیل به آثار هنری و رسانه‌ای کنند.

حاشیه‎ای بر جنگ شهید

حاشیه‎ای بر جنگ شهید» عنوان بخش سوم، کتاب شهدا چرا افقی جنگیدند است. مطلب این بخش آنچنان که در پاورقی کتاب عنوان شده در پاییز 78 در رومه ابرار چاپ شده است. جلیلی در این بخش دست‌اندرکار محدود کردن جنگ را در گذشته را دو گروه می‎داند؛ گروه اول، جنازه جنگ را تشریح می‌کنند و از ویرانه‌ها و عقب‌افتاده‌ها آمار می‌دهند و گروه دیگر بر روح این جنگ دخیل می‎بندند. او وصف حال جنگی که شهید شد را این فراز وصیت‎نامه شهید می‎داند جسمم را به خاک، روحم را به خدا و راهم را به آیندگان می‎سپارم.» در پایان تاکید می‌کند که پیام شهدای جنگ ما و جنگ شهید ما هنوز هم همین است و از راه» جنگ شهید ما در آثار این دو گروه خبری نیست.

شهدا اینقدرها هم نازنین نبودند!

شهدا اینقدرها هم نازنین نبودند!» بخش دیگر این کتاب است. جلیلی در این بخش می‎نویسد: تاآنجاکه یادم می‎آید، شهدا اینقدرها هم که حالا می‎گویند نازنین نبودند. همیشه هم لبخند روی لبانشان نبود. آنقدر مست خدا نبودند که فقر و فساد و تبعیض از یادشان برود و آنچنان از خوف خدا غش نکرده بودند که هیچ خوفی بر دل هیچ‎کس نیندازند. .شهدا آدم‎های ترسناکی بودند. باور کنید به خدا اینقدر دوست‎داشتنی بودن هم خوب نیست.

ارزش جنگ در جنگ ارزش‌ها

ارزش جنگ در جنگ ارزش‌ها» بخش بعدی کتاب شهدا برای چه افقی جنگیدند است. این بخش مصاحبه علیرضا کمیلی با وحید جلیلی است. جلیلی در این بخش به سوالاتی از قبیل آنهایی که در جنگ دیروز شرکت کردند، چه رفتارها و باورهایی داشتند؟ وقتی که جنگ نباشد چگونه می‎توان خود را محک زد؟ کدام روایت از شهدا می‎تواند صحیح باشد و ویژگی‌های یک روایت صحیح از شهدا چیست؟ پاسخ گفته است.

عبور از جنگ ‌یک‌وجبی»

عبور از جنگ ‌یک‌وجبی» یا شهدا برای چه افقی جنگیدند؟» بخش دیگر کتاب تازه جلیلی است. جلیلی در این بخش نگاهی به خاکریزهای امروز دفاع مقدس داشته است. او با بیان تعداد آثار تولید شده در حوزه‎های مختلف هنر برای شهدا می‎گوید که باید بیست سال بعد از پایان جنگ بارها و بارها این سوال را از خودمان بپرسیم که به انتظار که نشسته‌ایم؟! چه موقع شهدا را به یاد می‎آوریم؛ موقع زیارت عاشورا یا هنگامی که اخبار مفاسد اقتصادی یا خط فقر را می‏شنویم؟! چه بخش‎هایی از زندگی شهدا را به یاد می‎آوریم؛ لحظات عروج و تشییع جنازه آنها یا رفتار ی، اجتماعی و خانوادگی آنها؟! شهادت‎طلبی در روزگاری که صدای ترقه هم نمی‎آید چگونه محک می‎خورد؟ و. او می‎گوید امروز به جای پاسخ به این سوال‌ها رویکرد جنگ یک‎وجبی» در حال غلبه است و می‎گوییم که جنگ هشت ساله ما تنها جنگی بوده که حتی یک وجب از خاک ایران از دست نرفت. این جنگ یک‎وجبی» هرگز آن گنجی نیست که ملت به سکه‌های سرخ از جان عزیزتر خود از حضرت باری خریده باشند.»

عملیات مکمل

عملیات مکمل» بخش دیگر این کتاب است. این بخش گفت‌وگوی جلیلی با نشریه داخلی دانشگاه بقیه‌الله است. این گفت‌وگو کنکاشی است در تعریف هنر دفاع مقدس. جلیلی در این بخش به سوالاتی از قبیل تعریف هنر دفاع مقدس، چرایی نبودن استراتژی و رویکرد واحد در نهادها و سازمان‌های فعال در عرصه هنر دفاع مقدس، چرایی تشتت و پراکندی این سازمان‌ها و نهادها، نظر او درباره ادعای انتقال ارزش‌ها به نسل جوان، چرا فیلم‌هایی نظیر آژانس شیشه‌ای باید به اندازه انگشتان یک دست باشند، پاسخ گفته است.

یاد شهدا و راه شهدا

یاد شهدا و راه شهدا» عنوان بخش دیگر کتاب شهدا برای چه افقی شهید جنگیدند است. این بخش سخنرانی جلیلی در بین بسیجیان مسجد سهله مشهد را پوشش داده است. وحید جلیلی در این سخنرانی بین دفاع مقدس و جنگ تفکیک قائل می‏‌شود و می‎گوید جنگ سال 67 تمام شد. او با بیان آسیب‌های رجوع مناسبتی به جنگ به تفاوت‌های جنگ ما با جنگ‌های عالم می‌پردازد و هشدار می‌دهد که اگر حرکتی جدی شروع نشود تا 15 سال دیگر جنگ ما به شکل تحریف شده به نسل‌های بعدی منتقل خواهد شد. جلیلی در ادامه نیز به این سوال پاسخ می‌گوید که چرا باید از جنگ دفاع کرد؟ او در این سخنرانی هم اسلام انقلابی» را شاخص شهدا می‎داند.

پالایشگاه اسلام ناب

پالایشگاه اسلام ناب» بخش پایانی کتاب شهدا برای چه افقی جنگیدند است. این بخش سخنرانی جلیلی در جمع طلاب بسیجی حوزه علمیه قم است. او در این سخنرانی تاملی داشته بر ماهیت و ماموریت بسیج». جلیلی چگونگی تشکیل بسیج را در این سخنرانی واکاوی می‏‌کند و می‌گوید که امام(ره) تاکید داشتند که نهاد بسیج باید از حوزه و دانشگاه خط بگیرد. او با برشمردن شاخص‌های تعریف بسیج از نگاه امام تعاریفی مانند این تعریف که بسیج را ستاد حوادث غیرمترقبه انقلاب تعریف می‎کند، مقابل تفکر امام میداند. او در ادامه کارکردهای بسیج در جامعه را واکاوی و بهترین معیار برای ارزیابی عملکرد بسیج را صحبت‎های حضرت آقا عنوان می‌کند.


حدود 10 سال پیش، در دفتر خود در خیابان دانشگاه نشسته بودم که زنگ در به صدا درآمد. در را که گشودم، متوجه خانمی شدم که قبلا خبرهایی درباره فعالیتش خوانده بودم. ایشان خودش را "نرگس آبیار" به عنوان رمان نویس معرفی کرد و درخواست داشت تا درباره عملیات تفحص شهدا کمکش کنم.
آن زمان هنوز چادری بود و دچار انقلاب فرهنگی نشده بود که چادر از سر برکشد! ظاهرا از دوستانی شنیده بود بنده کتابی در رابطه با تفحص دارم و نشانی ام را هم از آنان گرفته بود.
مقداری درباره حال و هوای تفحص صحبت کردم و یک جلد کتاب تفحص نوشته خودم که سال 1379 توسط موسسه جنات فکه منتشر شده بود، به ایشان دادم.

دیگر هیچ خبری از ایشان نداشتم تا این که شنیدم فیلمی ساخته است به نام شیار 143. باز هم توجهی نداشتم و علاقه ای هم برای دیدن فیلم نداشتم.
آخرین روزهای سال 1394 بر حسب اتفاق متوجه شدم یکی از کانال ها شب عید دارد فیلم شیار 143 را پخش می کند. اواخر فیلم بود.
ناگهان متوجه شدم جوانی که مثلا نیروهای گروه تفحص بوده تعریف می کند که خوابی می بیند و سراغ شیار 143 می روند و آن جا چند شهید پیدا می کنند!
به یکباره جا خوردم. این خاطره برایم کاملا آشنا بود. حتی صحنه ای که مادر کفن کوچک مثلا فرزند شهیدش را در آغوش می کشد بسیار آشناتر بود. چون این صحنه ها را در فیلمهای مستندی که یک جوان گمنام به نام عادل در معراج شهدای تهران گرفته بود دیده بودم که مادری کفن فرزندش را در آغوش گرفته و با خود می گفت: عزیزم، قنداقت که می کردم از این هم بزرگ تر بودی!

ظاهرا خانم آبیار همه جا مدعی شده که کل این فیلمنامه ساخته و پرداخته ذهن و نوشته خودشان است و در انتهای فیلم نیز کلمه ای از منابعی که از آنها استفاده کامل برده، نیاورده است!

نه بنده و نه هیچکدام از دوستان داعیه و طلبی نداریم، ولی:
باور کنید که با سرقت و دروغ نمی شود برای خدا و شهدا کار کرد! حتی اگر به دلایلی!!! فلانی برای فیلم جامه بدرد و جشنواره را به خاطر دستمالی به آتش بکشد! یا این و آن در اهدای جایزه صف بکشند و فتنه گران از آن تجلیل کنند!

دروغ دروغ است، حتی در حق شهدا!
مثلا ما مسلمانیم و معتقدیم هدف وسیله را توجیه نمی کند!
این را هم نوشتم که ایشان و دوستانشان باور کنند:
"همه هم که خواب باشیم، خدا بیدار است!"

کتاب تفحص نوشته حمید داودآبادی
اینجا شهیدی خفته است: خاطره مرتضی شادکام از خوابی که دید و کشف شهدا در شیار 143
چاپ اول 1379 موسسه جنات فکه صفحات 118 – 117
چاپ دوم 1393 موسسه شهید کاظمی صفحات 131 - 130


عبور از جنگ یک وجبی» یا شهدا برای چه آینده‌ای جنگیدند؟

 

 

نگاهی به خاکریزهای دفاع مقدس امروز

 

1. بیست سال از پایان جنگ گذشته است.

کسانی که دوسال بعد از جنگ بدنیا آمده‌اند امسال وارد دانشگاه شده‌اند و عمده جمعیت کشور کسانی هستند که بعد از والفجر8 بدنیا آمده اند  .

 

2. حداقل دویست و پنجاه هزار شهید جان خود را در دفاع مقدس فدا کردند .

اگرنه برای هر شهید که برای هر ده شهید کتابی منتشر شده بود بیست وپنج هزار عنوان کتاب بخش کوچکی از کتابخانه‌های جنگ(که هنوز وجود خارجی ندارد) را در سراسر کشور پر می کرد.

علاوه کنید به آن خاطرات ده ها هزارجانباز، ده ها هزار آزاده و صدها هزار رزمنده را و باز علاوه کنید میلیون ها نفر اعضای خانواده های آنها ودیگرانی که در پشت جبهه بودند. اگر قرار بود نه برای هر نفر یا حتی ده نفر که برای هر صد نفر آنها یک کتاب مختصر منتشر شود . . . آخرین آمار مجموعه کتب منتشره در طی بیست و هشت سال گذشته راجع به دفاع مقدس حدودا 0056 عنوان است!

 

3. دفترهنر وادبیات مقاومت که جمعی از مخلص ترین و تواناترین فعالان فرهنگی دفاع مقدس را در خود جای داده است پس از بیست سال تلاش نزدیک به 007 عنوان کتاب دراین حوزه منتشر کرده است و اگر بسیاری از دیگر دستگاه‌های متصدی و مدعی را ( که نه اخلاص شان به اندازه‌ی بچه‌های دفتر است و نه توان‌شان)؛ در نظر آوریم چشم انداز بیست سال آینده چه خواهد بود؟آیا امید هست که چهل سال پس از پایان جنگ یک دهم آنچه‌ راجع به دفاع مقدس شدنی است صورت تحقق یابد؟

علاوه کنید به این کاهش و فرسایش تصاعدی  منابع را.

 

4. اینها که گفتیم فقط در حوزه کتاب بود و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.

 

5.آیا وقت آن نرسیده است(یا نگذشته است؟!) که نهضتی فراگیر برای ذخیره و استحصال گنج جنگ آغاز شود؟ آیا هزاران مسجد ومدرسه ای که هرکدام دهها شهید در خود پرورده‌اند نباید دفترهای ادبیات و هنر مقاومت خاص خود را داشته باشند و میلیون‌ها تصویر و خاطره دفاع مقدس را از خط مقدم تا گستره عظیم و رنگارنگ دفاع در پشت جبهه با به کارگیری همه ابزارهای ثبت و ضبط که اکنون دیگر در انحصار قشر و گروه و طبقه خاصی نیست، ماندگار کنند؟

بیست سال بعد از پایان جنگ به انتظار که نشسته‌ایم؟

این سوال را از خود بپرسیم. بارها وبارها. 

 

1.چه موقع شهدا را به یاد بیاوریم ؟

در هفته دفاع مقدس یا سالگرد فتح خرمشهر یا هنگام برگزاری کنگره سرداران  یا .؟

 در اردو های راهیان نور ؟

 موقع  زیارت عاشورا  ؟

هنگامی که بی حجاب‌ها را در خیابان ها می‌بینیم؟

بر سر مزار شان در بهشت زهرا یا .؟

 موقعی که عکس‌ها‌شان را در قاب یا بر دیوار خیابانی می‌بینیم؟

یا هنگامی که اخبار مفاسد اقتصادی یا خط فقر را می‌شنویم؟

 

2.چه بخش‌های از زندگی شهدا را به یاد بیاوریم؟ 

لحظات عروج؟ تشییع جنازه؟ شب عملیات؟ زندگی در جبهه؟ زندگی در پشت جبهه؟ هنگام نماز؟ رفتار با خانواده؟ رفتار ی؟ رفتار اجتماعی؟

آیا شهدا فقط هنگام کشته شدن شهید بودند؟ یا فقط در خط مقدم؟

 

3.یاد شهدا باید در ما چه حالتی ایجاد کند؟

نوستالژی ؟

معنویت؟

غم  ؟

شجاعت ؟

شور  ؟

انزوا ؟

 

 

 

4. اگر ایثار پاگذاشتن روی منافع و مصالح مشروع خود حتی حق حیات خود به خاطر آرمان‌های انقلاب و سعادت همنوعان باشد ایثارگران در برابر منافع نامشروع شخصیت‌ها وجناح‌ها و قبایل ی و باند‌های قدرت‌ـ‌ ثروت چه می‌کنند؟

توجیه؟ سکوت؟ همکاری؟ انزوا گزینی تنزه طلبانه؟

یا. . .؟

 

5. شهادت طلبی در روزگاری که صدای ترقه هم نمی‌آید چگونه محک    می خورد ؟

با خواندن سوک "کجایید ای شهیدان خدایی"؟ و "مرا اسب سپیدی بود روزی"؟

باچسباندن برچسب "بعد از شهدا چه کردیم" روی داشبورد زانتیا و نگاه های مکرر به  آن ؟

یا .

 

6.ارتباط وجود شهدا با ماهیت نظام بیشتر است یا ماهیت شهدا با وجود نظام؟ نظام برای وفادار بودن به شهدا باید بیشتر مراقب وجودش باشد یا ماهیتش؟

 

7.کدام مسئله مهم‌تر است‌: شهدا برای چه گذشته‌ای جنگیدند؟

یا شهدا برای چه آینده‌ای جنگیدند؟

1. گفته اند و پا فشرده‌اند و دندان روی هم ساییده‌اند که در طی صدها سال گذشته این تنها جنگی است که حتی یک وجب از خاک ایران از دست نرفته است. رویکرد جنگ یک وجبی» درحال غلبه است.

 تفسیرهای خلسه آور معنوی از جنگ هم کم کم در حال نشست است. و بگو در حال نشت.

مهم‌ترین بحث مناسبت‌های دفاع مقدس در رسانه‌ها بررسی‌های استراتیجیک و "قبل از خرمشهر بعد از خرمشهر" شده است و این یعنی اینکه دفاع مقدس واقعه شده است. حادثه‌ای شده است در تاریخ، در گذشته. گذشته ای که باید با فاصله نقدش کرد.آنقدر نقدش کرد که نسیه شود و امروز نشود خرجش کرد. دفاع مقدس حواله‌ای نباید باشد در دست مردم که سرخی امضای معتبر و خونین شهدا چشم بدهکاران و بدکاران را خیره کند؛ بلکه حد اکثر عتیقه‌ای باشد گرانبها برای پر کردن طاقچه های تجملاتی اهل ت یا اهل تتبع و پژوهش.

 

2. این جنگ "یک وجبی" هرگز آن گنجی نیست که ملت به سکه‌های سرخ از جان عزیز تر خود از حضرت باری خریده باشد. آن سوی ان الله اشتری من المومنین انفسهم و اموالهم، بهشتی است که بازتاب حیات طیبه این جهانی خلق خداست و شهادت مجرای جاودان اتصال این سو وآن سو است که "و یستبشرون بالذین لم یلحقو بهم من  خلفهم".

 

شهادت آن فضل بی افول ملکوتی است که تا همیشه بشارت را در رگ‌های زندگی جاری میکند و خوف و حزن (مصلحت اندیشی‌های ناشی از پروای غیر خدا و یاس‌ها و غم‌های حاصل از محاسبات عادی و مادی)  را  از جامعه می زداید.

 

3.دفاع مقدس از حقوق مردم، دفاع مقدس از انفال و بیت‌المال، دفاع مقدس از محرومین و مستضعفین، دفاع مقدس از همه مظلومان جهان، دفاع مقدس از قربانیان فقر و فساد وتبعیض، دفاع مقدس امروز ما خاکریزهایش کجاست؟ قرارگاهش کجاست؟ نماز شب‌ها و زیارت عاشوراهایش کجاست؟ آزادگان و جانبازان ورزمندگانش کجا هستند؟

 

کجایند آنها که با تمام وجود گواه باشند حجت باشند شاهد باشند شهید باشند در این جنگ؟.


جنگ»، شهدا» و دفاع مقدس» مفاهیمی هستند که از اواخر دهه 60 و با پایان یافتن جنگ تحمیلی وارد گفتمان کلان فرهنگی جمهوری اسلامی شدند. این گفتمان امروزه در حوزه ادبیات به یک ژانر قدرتمند درآمده است. برای حوزه ادبیات دفاع مقدس هم به مانند سایر حوزه‌ها می‎توان اشتباهات یا نقاط ضعفی را برشمرد ولی نمی‎توان وسعت و قدرت آن را انکار کرد. یکی از تولیدات جدید این عرصه کتاب یا بهتر است بگویم کتابچه‌ای است با عنوان شهدا برای چه افقی جنگیدند؟». نویسنده این کتای وحید جلیلی» است. بر روی جلد شهدا برای چه افقی جنگیدند عکس شهدا کار شده و زیر عنوان اصلی کتاب نوشته شده؛ از جنگی که بود تا جنگی که هست». شهدا چرا افقی جنگیدند را نشر معارف منتشر کرده است. در این کتاب مجموعه مقالات، یادداشت‌ها و سخنرانی‌های مختلف وحید جلیلی در رومه‌ها و ماهنامه‌ها گردآوری شده و تعداد صفحات بخش‌های آن بسیار کوتاه است.

جنگی که بود؛ جنگی که هست

جنگی که بود؛ جنگی که هست» عنوان بخش اول تازه‌ترین کتاب وحید جلیلی است. او در این بخش ضدانقلاب‌های مذهبی» را نقد می‌کند و می‎نویسد: ضدانقلاب‌های مذهبی می‎خواهند در سوگ جنگی که بود»، جنگی که هست» را بپوشانند و به دست فراموشی بسپارند.» جلیلی با واکاوی چرایی گریه ضدانقلاب‌های مذهبی برای حسینی که به تاریخ پیوسته است، می‎نویسد: جنگ هشت ساله نمرده است که برایش مجلس ختم بگیریم. جنگ هشت ساله شهید شد و شهید، زنده است و خون شهید در همه رگ‌های جامعه جاری است.»

دفاع مردمی و نهضت فرهنگی

دفاع مردمی و نهضت فرهنگی» بخش دوم کتاب شهدا برای چه افقی جنگیدند است. جلیلی در این بخش با استناد به سخنان امام خمینی(ره) در پیامشان به ت، می‌گوید که باید هدف و کارکرد اصلی دفاع مقدس در جامعه را استمرار روح اسلام انقلابی» در نظر گرفت. او می‌گوید شهدا یک خط قرمز خونین بین اسلام انقلابی و اسلام آمریکایی ترسیم کردند. نمی‌توان از شاخصه‌های اسلام انقلابی دور شد و ادعای پاسداری و نشر فرهنگ و ارزش‌های دفاع مقدس را داشت.» جلیلی در این بخش تاکید می‎کند که حفظ و بهره‌برداری از گنج دفاع مقدس، همچون خود جنگ نیازمند حضور گسترده مردمی است. با چند مرکز و بنیاد و سازمان دولتیِ هرچند عریض و طویل، نمی‎توان جنگ عظیم جنگ را کشف و این سرمایه را نقد کرد. او راه برون‎رفت از این وضعت را نهضت گسترده فرهنگی» می‌داند و معتقد است این نهضت فراگیر فرهنگی می‌تواند با محوریت مساجد که کانون تجهیز و اعزام نیرو به جبهه بودند، شکل بگیرد تا نسل‌های جدید در هر مسجد به گردآوری و ثبت خاطرات شهدا، رزمندگان و ایثارگران بپردازند و موج دوم این نهضت هم این خاطرات را تبدیل به آثار هنری و رسانه‌ای کنند.

حاشیه‎ای بر جنگ شهید

حاشیه‎ای بر جنگ شهید» عنوان بخش سوم، کتاب شهدا چرا افقی جنگیدند است. مطلب این بخش آنچنان که در پاورقی کتاب عنوان شده در پاییز 78 در رومه ابرار چاپ شده است. جلیلی در این بخش دست‌اندرکار محدود کردن جنگ را در گذشته را دو گروه می‎داند؛ گروه اول، جنازه جنگ را تشریح می‌کنند و از ویرانه‌ها و عقب‌افتاده‌ها آمار می‌دهند و گروه دیگر بر روح این جنگ دخیل می‎بندند. او وصف حال جنگی که شهید شد را این فراز وصیت‎نامه شهید می‎داند جسمم را به خاک، روحم را به خدا و راهم را به آیندگان می‎سپارم.» در پایان تاکید می‌کند که پیام شهدای جنگ ما و جنگ شهید ما هنوز هم همین است و از راه» جنگ شهید ما در آثار این دو گروه خبری نیست.

شهدا اینقدرها هم نازنین نبودند!

شهدا اینقدرها هم نازنین نبودند!» بخش دیگر این کتاب است. جلیلی در این بخش می‎نویسد: تاآنجاکه یادم می‎آید، شهدا اینقدرها هم که حالا می‎گویند نازنین نبودند. همیشه هم لبخند روی لبانشان نبود. آنقدر مست خدا نبودند که فقر و فساد و تبعیض از یادشان برود و آنچنان از خوف خدا غش نکرده بودند که هیچ خوفی بر دل هیچ‎کس نیندازند. .شهدا آدم‎های ترسناکی بودند. باور کنید به خدا اینقدر دوست‎داشتنی بودن هم خوب نیست.

ارزش جنگ در جنگ ارزش‌ها

ارزش جنگ در جنگ ارزش‌ها» بخش بعدی کتاب شهدا برای چه افقی جنگیدند است. این بخش مصاحبه علیرضا کمیلی با وحید جلیلی است. جلیلی در این بخش به سوالاتی از قبیل آنهایی که در جنگ دیروز شرکت کردند، چه رفتارها و باورهایی داشتند؟ وقتی که جنگ نباشد چگونه می‎توان خود را محک زد؟ کدام روایت از شهدا می‎تواند صحیح باشد و ویژگی‌های یک روایت صحیح از شهدا چیست؟ پاسخ گفته است.

عبور از جنگ ‌یک‌وجبی»

عبور از جنگ ‌یک‌وجبی» یا شهدا برای چه افقی جنگیدند؟» بخش دیگر کتاب تازه جلیلی است. جلیلی در این بخش نگاهی به خاکریزهای امروز دفاع مقدس داشته است. او با بیان تعداد آثار تولید شده در حوزه‎های مختلف هنر برای شهدا می‎گوید که باید بیست سال بعد از پایان جنگ بارها و بارها این سوال را از خودمان بپرسیم که به انتظار که نشسته‌ایم؟! چه موقع شهدا را به یاد می‎آوریم؛ موقع زیارت عاشورا یا هنگامی که اخبار مفاسد اقتصادی یا خط فقر را می‏شنویم؟! چه بخش‎هایی از زندگی شهدا را به یاد می‎آوریم؛ لحظات عروج و تشییع جنازه آنها یا رفتار ی، اجتماعی و خانوادگی آنها؟! شهادت‎طلبی در روزگاری که صدای ترقه هم نمی‎آید چگونه محک می‎خورد؟ و. او می‎گوید امروز به جای پاسخ به این سوال‌ها رویکرد جنگ یک‎وجبی» در حال غلبه است و می‎گوییم که جنگ هشت ساله ما تنها جنگی بوده که حتی یک وجب از خاک ایران از دست نرفت. این جنگ یک‎وجبی» هرگز آن گنجی نیست که ملت به سکه‌های سرخ از جان عزیزتر خود از حضرت باری خریده باشند.»

عملیات مکمل

عملیات مکمل» بخش دیگر این کتاب است. این بخش گفت‌وگوی جلیلی با نشریه داخلی دانشگاه بقیه‌الله است. این گفت‌وگو کنکاشی است در تعریف هنر دفاع مقدس. جلیلی در این بخش به سوالاتی از قبیل تعریف هنر دفاع مقدس، چرایی نبودن استراتژی و رویکرد واحد در نهادها و سازمان‌های فعال در عرصه هنر دفاع مقدس، چرایی تشتت و پراکندی این سازمان‌ها و نهادها، نظر او درباره ادعای انتقال ارزش‌ها به نسل جوان، چرا فیلم‌هایی نظیر آژانس شیشه‌ای باید به اندازه انگشتان یک دست باشند، پاسخ گفته است.

یاد شهدا و راه شهدا

یاد شهدا و راه شهدا» عنوان بخش دیگر کتاب شهدا برای چه افقی شهید جنگیدند است. این بخش سخنرانی جلیلی در بین بسیجیان مسجد سهله مشهد را پوشش داده است. وحید جلیلی در این سخنرانی بین دفاع مقدس و جنگ تفکیک قائل می‏‌شود و می‎گوید جنگ سال 67 تمام شد. او با بیان آسیب‌های رجوع مناسبتی به جنگ به تفاوت‌های جنگ ما با جنگ‌های عالم می‌پردازد و هشدار می‌دهد که اگر حرکتی جدی شروع نشود تا 15 سال دیگر جنگ ما به شکل تحریف شده به نسل‌های بعدی منتقل خواهد شد. جلیلی در ادامه نیز به این سوال پاسخ می‌گوید که چرا باید از جنگ دفاع کرد؟ او در این سخنرانی هم اسلام انقلابی» را شاخص شهدا می‎داند.

پالایشگاه اسلام ناب

پالایشگاه اسلام ناب» بخش پایانی کتاب شهدا برای چه افقی جنگیدند است. این بخش سخنرانی جلیلی در جمع طلاب بسیجی حوزه علمیه قم است. او در این سخنرانی تاملی داشته بر ماهیت و ماموریت بسیج». جلیلی چگونگی تشکیل بسیج را در این سخنرانی واکاوی می‏‌کند و می‌گوید که امام(ره) تاکید داشتند که نهاد بسیج باید از حوزه و دانشگاه خط بگیرد. او با برشمردن شاخص‌های تعریف بسیج از نگاه امام تعاریفی مانند این تعریف که بسیج را ستاد حوادث غیرمترقبه انقلاب تعریف می‎کند، مقابل تفکر امام میداند. او در ادامه کارکردهای بسیج در جامعه را واکاوی و بهترین معیار برای ارزیابی عملکرد بسیج را صحبت‎های حضرت آقا عنوان می‌کند.


داستان بهرام و کنیزک چینی

روزی از روزها بهرام سوار بر اشقر، به‌همراه افراد خود به شکار رفته بود. یکی از این افراد کنیزک چینی محبوب بهرام بوده؛

داشت با خود کنیزکی چون ماه … چست‌وچابک به هم‌رکابی شاه

فتنه‌فامی هزار فتنه در او … فتنه شاه و شاه فتنه در او

بهرام در این شکارگاه مهارت خود را در کشتن و اسیرکردن گور به‌رخ می‌کشد. کنیزک چینی به پادشاه چنین می‌گوید که این مهارت تو بر اثر تکرار و تمرین به‌دست آمده و نشان از زورمندی تو نیست. بهرام که چنین پاسخی می‌شنود، از روی عصبانیت به فرماندهان خود دستور می‌دهد که کنیزک را بکشند.

کنیزک با فرماندهی که مسئول این کار شده، صحبت کرده، او را متقاعد می‌کند. کنیزک می‌گوید برو به بهرام بگو که او را کشتم؛ اگر شاد شد، برگرد و واقعا مرا بکشن، و اگر اندوهگین شد، مرا نکش که بهرام از روی عصبانیت چنین دستوری داده و بعدها از این‌که مرا زنده نگه داشته‌ای شاد خواهد شد. فرمانده چنین می‌کند و نزد بهرام برمی‌گردد؛

گفت مَه را به اژدها دادم … کشتم از اشک خون‌بها دادم

کنیزک در قصر فرمانده پنهان می‌شود. روزی از روزها در این قصر گاوی زاییده و گوساله‌ای چشم‌به‌جهان می‌گشاید! کنیزک هرروز این گوساله را روی دوشش گرفته و به بام می‌برد. تا این‌که گاو شش‌ساله شد؛ اما چون کنیزک بر این کار مداومت ورزیده بود، افزایش وزن گاو تاثیری روی او نداشت. کنیزک که به مقصود خود رسیده بود، به فرمانده می‌گوید که با گوهرهایش مهمانی‌ای در قصر گرفته، بهرام را نیز دعوت کند.

روز مهمانی، فرمانده داستان زورمندی کنیزک قصرش را برای بهرام تعریف می‌کند. بهرام ناباورانه می‌گوید؛

باورم ناید این سخن به‌درست … تا نبینم به‌چشم خویش نخست

کنیزک وارد مجلس شده و گاو شش‌ساله را روی دوشش به بام می‌برد. بهرام می‌گوید که این کار از زورمندی تو نیست و طی سالیان دراز خود را به آن عادت داده‌ای. دقیقا مشابه همان حرفی که آن روز در شکارگاه، کنیزک به بهرام گفته بود. کنیزک که مترصد چنین فرصتی بود، می‌گوید؛

گفت بر شه غرامتی‌ست عظیم … گاو تعلیم و گور بی‌تعلیم؟!

شاه که متوجه ماجرا شده، کنیز خود را بغل کرده، گریه می‌کند و دستور می‌دهد همه جز او از مجلس خارج شوند. و در آخر، کنیزک را به قصر خود برگردانده، با او ازدواج می‌کند.

 


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها